فیروزه کوبی معدن فیروزه نیشابور
فیروزهکوبی یا فیروزهنشانی، از صنایعدستی خاص ایران و از زیرشاخهی هنر فلزکاری است که هرچند کمتر از صد سال قدمت دارد، اما جایگاه خود را در بین صنایعدستی کهنتر باز کرده و طرفداران خاص خود را پیدا کرده است. این هنر، از نشاندن تکههای ضایعاتی بازمانده از تراش سنگ فیروزه بر روی سطحی با زیرساخت فلزی حاصل میشود.
ترکیب سنگ و فلز در طول تاریخ به صورت مرصعکاری یا مخراج کاری (نشاندن سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی بر روی آثار مختلف فلزی) وجود داشت که در آن انواع سنگهای رنگین و تراش خورده، با تکنیکهای مختلف بر روی ظروف و زیورآلات و انواع اشیای تزیینی دیگر نصب میشدند و به آنها جلوهی فاخرتری میبخشیدند.
در مرصع کاری، از سنگهای تراش خوردهای که در نهایت زیبایی خود بودند استفاده میشد، اما فیروزهکوبی، نه از فیروزهی تراش خورده، بلکه یا از قطعات ریز و خرد شدهای که زمان تراش سنگهای فیروزه به جا میماند درست میشود، و یا از خاکهسنگهای حاصل از استخراج فیروزه در معدن که به آن «فیروزه باطله» میگویند،
استفاده میکند و خردههای سنگ را طی فرآیندی، به اثری زیبا و ستودنی تبدیل میسازد. این شاید ریشه در روحیهی ستوده شدهی «صرفهجویی» در فرهنگ کهن ما داشته باشد که برایش اسراف، قابل قبول نیست و سعی میکند از هر آنچه میتواند بهره ببرد تا دور ریز کمتری حاصل شود. فیروزه کوبی معدن فیروزه نیشابور
این هنر ابتدا در تاریخی نامعین در حدود کمتر از یک سدهی گذشته، در مشهد آغاز شد. در مورد این که مبدع این هنر کیست، آرای مختلفی وجود دارد. بعضی بر این عقیدهاند که صنعتگری به نام «یوسف حکمیان» برای نخستین بار فیروزهکوبی را ابداع کرد و به نقلی دیگر این کار توسط فردی به نام «نعمتالله لایق» (یا نعمتالله خان) انجام گرفت.
آنچه مسلم است این که فیروزهکوبی تنها در خراسان که مهد فیروزهی ایران است و مهمترین معدن ایران، یعنی معدن فیروزهی نیشابور را دارد، باقی نماند و بعد از حدود بیست سال، صنعتگری به نام «حاج داداش» این فن را از مشهد به اصفهان برد و در آنجا رواج داد.
امروزه، هر چند تعداد صنعتگران این حوزه چندان زیاد نیستند، هنوز هم مرکزیت فیروزهکوبی ایران در اصفهان است و آثار بی نظیر فیروزهکوبی شده توسط هنرمندان این شهر انجام میگیرد، از جمله در کارگاه «حاج داداش و پسران» که هنوز دایر است و به طور تخصصی به این کار اختصاص دارد. فیروزه کوبی معدن فیروزه نیشابور
بد نیست برای شناخت کم و کیف هنر فیروزهکوبی، نخست کمی بیشتر در مورد سنگ فیروزه بدانیم:
سنگ فیروزه
فیروزه را در انگلیسی Turquoise مینامند که به معنای «سنگ ترکی»ست. این نامگذاری از این جهت انجام شده که این سنگ در گذشته از طریق ترکیه به اروپا صادر میشد و بابت رنگهای زیبا و متنوعش، و یا شاید به خاطر خواص بسیاری که برای آن ذکر شده، بسیار محبوب بود.
فیروزه، یا پیروزه، فسفات آبدار طبیعی آلومینیومی است که به صورت کج وجه متبلور شده و اغلب به خاطر اکسید شدن آهن موجود در این سنگها، رگههای قهوهای رنگی در آن دیده میشود. طیفهای مختلف رنگ فیروزه، به خاطر میزان کم یا زیاد عناصری مانند مس و آهن است.
طبعا هر چه میزان مس سنگ بیشتر باشد، رنگ آن آبیتر خواهد بود. رنگ خاکستری سیر این سنگ ناشی از رگههای اکسید منگنز یا یشم سبز است و گاهی نیز ممکن است رگههایی طلایی در فیروزه دیده شود که نشان از وجود رگههای پیریت و هماتیت در سنگ دارد.
همچنین اگر آهک موجود در معدن فیروزه زیاد باشد، یا اگر اکسید آلومینیوم در سنگ وجود داشته باشد، رنگ سنگ متمایل به سفید میشود. هر چه رنگ فیروزه از آبی تیره به سبز متمایل شود، یا اگر رگههای طلایی در آن موجود باشد، از ارزش بالاتری برخوردار است. در مقابل، رگههای نامنظم و تیرهرنگ در سنگ از ارزش آن میکاهد.
گوهرشناسان برای این سنگ خواص بیشماری ذکر کردهاند که برخی از آنها در آثار کهن طب سنتی هم ذکر شده و امروزه نیز به عنوان طب مکمل در بسیاری محافل مطرح است. به طور مثال گفته شده همراه داشتن این سنگ باعث تقویت قلب و ریهها، چشمها، گلو، معده و کبد است. نارسایی کبد و غدد درون ریز را بهبود میبخشد و بیماریهای چشم را درمان میکند.
از بین برندهی گلودرد و التهابات ریه و دستگاه تنفسیست و برای از بین بردن افسردگی مفید است. این سنگ کاهش دهندهی استرس و مسمومیت خونی و کمبود اکسیژن است و به جریان خون کمک میکند. فیروزه، سنگ صلح و آرامش است و حکمت و آرامش را فزونی میبخشد و چاکرای پنجم، یعنی چاکرای گلو یا «ویشودها» را متعادل میکند.
در اشعار کهن و متون قدیمی ادب پارسی هم در مورد سنگ فیروزه و خواص آن مطالب بسیاری آمده است، از جمله ابوریحان بیرونی در کتاب «الجماهر فی الجواهر»، این سنگ را سنگِ قدرت و غلبه بر چشم زخم میداند و در «التفهیم»، سنگ فیروزه، رنگ آبی و روز چهارشنبه را به عطارد (تیر) نسبت داده است، چنان که در «هفت پیکر» نظامی نیز، روز چهارشنبه متعلق به گنبد فیروزهای ست و بهرام با لباسی به همین رنگ در روز چهارشنبه در این گنبد حضور پیدا میکند. فیروزه کوبی معدن فیروزه نیشابور
«جواهرنامه» نظامی آن را مبارک و دافع چشم بد و دارای قدرت غلبه بر دشمنان دانسته و خیام در «نوروزنامه»، از مزایای انگشتری با سنگ فیروزه در از بین بردن ترس در خواب نام برده است. در باور عامه شایع است که فیروزه، فیروزبختی و گشایش میآورد و خوب است در زمان رویت هلال ماه به سنگ فیروزه نظر افکنده شود، همچنین گفته شده که اگر در مجاورت این سنگ، کار حرام و ناپاکی انجام گیرد، رنگ سنگ برمیگردد و نباید غسل نکرده به معدن فیروزه وارد شد.
استفاده از اشیای آبی رنگ، از جمله سنگ فیروزه در هر اندازه و شمایلی، از قدیم برای دفع شر و جذب خیر بین بسیاری از مردم رایج بوده و شاید قائل شدن نیرویی ماورایی برای این سنگ، دلیل استفادهی زیاد آن در زیورآلات و اشیا و لوازم موجود در دربار پادشاهان، از جمله تخت پادشاهی باشد.
احتمال دارد نسبتی بین صفت پیروز یا پیروز بخت با تخت فیروزه وجود داشته و اعتقاد بر این بوده که نشستن شاه بر تخت پیروزه، باعث پیروزی شاه بر دشمنان و نیکوروزی و شادکامی او میشود. به طور مثال در شاهنامهی فردوسی، زمانی که نوذر پیشدادی در مقابل افراسیاب لشکر کشیده، قارن کاویان نوذر را شاه پیروزه تخت میخواند:
به دستوری شاه پیروزه تخت
بتازم پس ترک شوریده بخت
و نظامی در «اقبال نامه»، بر تخت نشستن «اسکندر» را به این صورت بیان کرده:
به فرخندگی شاه فیروز بخت
یکی روز بر شد به فیروزه تخت
در ادبیات پارسی، از کمربند و تاج و انگشتر و جام ساخته شده از سنگ فیروزه نیز بسیار یاد شده، چرا که این سنگ را خوش یمن و باعث سعادت و کامیابی میدانستند.
در «اسکندرنامه» نظامی، تاجی که اسکندر بر سر میگذارد از جنس فیروزه است:
نشست اولین روز بر تخت عاج
به تارک برآورده پیروزه تاج
یا سوزنی سمرقندی در بیتی چنین میگوید: CNC
پیروزه نگین خاتم از انگشت به من داد
یعنی که شود عاقبت کار تو پیروز
از دیگر خواصی که در ادبیات ما به سنگ فیروزه و رنگ فیروزهای داده شده، روشنی بخشیدن به چشم و افزایش نیروی بینایی و از بین بردن دردهای چشمی ست. به طور مثال فراهانی میگوید:
فیروزه کز آن روشنی دیده پدید است
یارم ز پی کوری اغیار فرستاد
این باورها باعث کاربرد بسیار فیروزه از دوران باستان بودهاند، چنان که به آن سنگ بخت و شانس و آرزو هم گفتهاند و به همین دلیل سعی میکردند همواره زیوری از فیروزه به نشان بخت و اقبال همراه داشته باشند.
معادن سنگ فیروزه، معمولا در مناطقی با آب و هوای خشک، مانند ایران، تبت، چین و جنوب غربی آمریکا وجود دارد، هر چند که درجهی خلوص و رنگ سنگهای معادن مختلف با هم متفاوت است. قدیمیترین و مهمترین معدن فیروزهی ایران، معدن نیشابور است که مرغوبیت فیروزهاش شهرت جهانی دارد.
برخی معتقدند قدمت آن تا دو هزارسال قبل از میلاد مسیح هم میرسد، برخی دیگر هم با نقل افسانهای، کشف معدن نیشابور را به شداد و ساخت بهشتش در روی زمین نسبت میدهند، چرا که در این افسانه گفته شده فیروزهی نیشابور برای زینت جویهای باغ شداد به کار گرفته شد (شداد یکی از دو پسر عاد بود که ادعای خدایی کرد و باغی برای مقابله با بهشت وعده داده شده در دین ساخت، اما قبل از آن که به آنجا نقل مکان کند، به اذن الهی آن باغ ویران شد).
روایتی هم وجود دارد که معدن فیروزهی نیشابور پایان ناپذیر است، چرا که امام رضا (ع)، در سفر خراسان نظر برکت به معدن افکندهاند. اما غیر از این داستانها، متاسفانه از تاریخچهی واقعی این معدن تا قبل از سلسلهی صفوی اطلاع موثقی در دست نیست. گذشته از نیشابور، شهرهای دامغان، طبس، قوچان، کاشمر و شهر بابک هم دارای معادن فیروزه هستند.
فیروزه وقتی از معدن استخراج میشود، قطعه سنگی نتراشیده و تیره رنگ است و در واقع پس از تراش است که ارزش واقعی خود را پیدا میکند. استاد فیروزهتراش، سنگ فیروزهدار را شکسته، قسمتهای زائد آن را با ابزار مختلف جدا میکند و دور میریزد. به این مرحله «باب حبه» میگویند.
فیروزهی باب حبه شده، هنوز زائدات زیادی دارد؛ پس با چرخ تراش این زوائد را کمکم حذف میکنند تا
فیروزه به «حبه» بدل شود. در مرحلهی حبه کردن، فقط روی نگین تراشیده شده، ولی در مرحلهی بعد یا «خُمتراش»، پشت و دور نگین صاف میشود و سپس فیروزه را با نوعی چسب به نام «کَندَل» سر چوبی قرار میدهند که به آن «لوخ» میگویند، سپس با چرخ، با ظرافت آن را به اشکالی مانند لوزی، مستطیل، اشک، سه گوش، دل، بیضی و … تراش داده و در نهایت جلا میدهند.
فیروزههایی که تراش میخورند همواره زوائدی دارند که در حالت عادی ارزشی ندارند و برای تراش هم مناسب نیستند. این تکههای کوچک فیروزهی حاصل از تراش، به علاوهی فیروزه باطله و یا خاکه فیروزهی حاصل از استخراج سنگ فیروزه از معدن که میتوان آن را مستقیم از معدن تهیه کرد، در هنر فیروزهکوبی مورد استفاده قرار میگیرند.
فیروزهکوبی، در واقع روش بهسازی خاکه فیروزه با چسباندن آن بر روی آثار فلزی مانند بشقاب، کاسه، گلدان، شکلات خوری، گلابپاش، قندان، جام، زیورآلات و …. است. گاه از چسباندن خرده فیروزهها روی آثار چوبی، تابلوهای تزیینی و … نیز استفاده میشود.
روش انجام فیروزهکوبی:
صنعتگر فیروزهکوب برای تولید اثری با کیفیت بالا به ابزار و وسایلی مانند چکش، دریل، چراغ گاز یا چراغ الکلی، گاز انبر، انبردست، پنس، منقاش، لولههای فلزی، سوهان و سمباده نیاز دارد. این کار در کلیت خود در سه مرحله انجام میگیرد:
مرحلهی اول- زرگری
برای این کار نخست باید زیرساخت آماده شود و بعد روی آن فیروزهنشانی انجام گیرد. زیرساخت معمولا از فلزاتی مانند مس، برنج، نقره، یا انواع آلیاژها مانند مفرغ (مس و قلع)، برنج (مس و روی) و ورشو ( مس و نیکل و روی) تهیه میشود. به آمادهسازی این زیرساخت فلزی، مرحلهی زرگری نیز میگویند. فرم کلی شیء به وسیلهی خم کاری با دست، با پِرِس، با قالب زدن و … شکل میگیرد. شکل دادن زیرساخت با انجام چکشکاری با دست، دواتگری نام دارد.
این زیرساخت باید کیفیت، تعادل و تقارن و تناسب کافی داشته باشد و ضخامت آن در تمام قسمتها یکسان باشد. این ضخامت بسته به نوع زیرساخت معمولا بین 3/0 سانتیمتر تا 5/1 سانتیمتر است. بینقص بودن بدنه بسیار اهمیت دارد چرا که اگر مرحلهی زرگری به درستی انجام نشود، ممکن است شیء در حین انجام مراحل مختلف کار، آسیب ببیند.
قبل از ساخته شدن فرم کلی شیء، باید این را در نظر گرفت که سطحی که فیروزهها روی آن نشانده میشود باید کمی پایینتر از سطح بخشهای دیگر شیء باشد تا زمانی که لاک گردویی و فیروزهها به همراه لایهی پلیاستر روی آن قرار میگیرد، همتراز با بقیهی سطوح بدنه شود. به همین منظور در زمان ساخت بدنه، سطحی متناسب برای این کار روی بدنهی شیء اعمال میشود.
اگر بدنهی شیء مسطح بود و این فرورفتگی را نداشت، بخشی که باید روی آن فیروزهکوبی انجام گیرد انتخاب شده و اطراف آن را با لحیم کردن رشتهی باریکی از فلز جنس فلز بدنه، مشخص میکنند تا دیوارهای به ارتفاع تقریبی دو تا سه میلیمتر از سطح ظرف، دور آن بخش را بگیرد و در نهایت آن بخش برجستهتر از بقیهی سطح شود.
مرحلهی دوم- فیروزهنشانی
بعد از تهیهی زیرساخت مناسب و با کیفیت، در مرحلهی بعد فیروزهکوبی روی آن انجام میگیرد. برای این کار ابتدا باید خرده سنگهای فیروزه یا همان فیروزه باطلهها از معادن یا کارگاههای فیروزهتراشی خریداری شوند که مسلما با مقداری خاک و سنگهای معمولی همراهند، پس باید آنها را از ضایعات و ناخالصیها پاک کرده و شست.
بعد از شستشو، سنگها را بر حسب اندازه تفکیک و به اصطلاح دانه بندی میکنند و این کار به صنعتگر کمک میکند تا اندازهی سنگی که برای سطح کار نیاز دارد را با سرعت و دقت بیشتری پیدا کند، چرا که فیروزههای نشانده شده در سطح کار باید حتی المقدور یک اندازه بوده و تا حد امکان فاصلهای بین آنها نباشد. فاصلهی زیاد بین سنگها، ارزش کار را پایین میآورد.
برای انجام فرآیند فیروزهکوبی با روش سنتی، زمینهی فلزی کار را در حد 30 درجهی سانتیگراد گرما میدهند و چسب مخصوص این کار، یا همان لاک گردویی را که به صورت پودری قهوهای رنگ است، روی قسمتی که قرار است فیروزهکوبی انجام شود میپاشند تا در اثر حرارت ملایم ذوب شده و تمام قسمتهای مورد نظر را بپوشاند.
کیفیت این لاک، تاثیر مستقیم و غیر قابل انکاری در کیفیت نهایی محصول فیروزهکوبی شده دارد و در نتیجه، برای این که چسبی با کیفیت و محکم حاصل شود، باید مواد تشکیل دهندهی آن یعنی تربانتین (که از صمغ کاج به دست میآید) و کلفین با دقت و اندازههای مناسب با نسبت شش به چهار ترکیب شوند.
چنانچه در این ترکیب از کلفین بیشتری استفاده شود یا این ماده به طور کامل در محلول حل نشود، داخل چسب حباب به وجود میآید و از کیفیت کار میکاهد؛ به خصوص بعد از مرحلهی پلیاستر زدن، تعداد این حبابها بیشتر میشود و استحکام چسب و جلوهی آن را از بین میبرد. در نتیجه، استادکاران حرفهای، از کلفین کمتری در تهیهی لاک گردویی استفاده میکنند.
همچنین وجود انواع ناخالصیها در تربانتین و کلفین، باعث ایجاد لکههای زرد رنگی بر روی کار میشود، به همین دلیل قبل از انجام فیروزهکوبی باید حتما از کیفیت چسب مخصوص انجام این کار، اطمینان حاصل کرد.
از آنجا که استفاده از چسب سنتی به دلیل التزام حرارت دادن اثر، ممکن است به سنگهای فیروزه آسیب برساند، در روش مدرن سنگهای فیروزه را با چسب صنعتی سنگ روی اثر میچسبانند. این کار باعث میشود استحکام و سرعت انجام کار، افزایش یابد
زمانی که چسب گردویی سطح بدنهی شیء را پوشاند، آنقدر به حرارت دادن به صورت ملایم ادامه میدهند تا لاک به طول کامل ذوب شده و به صورت نرم و مذاب سطح را کاملا فرا گیرد، اما باید مراقب بود که ظرف بیش از حد داغ نشود، چرا که اگر بیش از حد لزوم به چسب حرارت داده شود، استحکام خود را از دست داده و حتی ممکن است در بعضی قسمتها بسوزد. پس از پوشش بدنه با لاک مذاب، نوبت به نشاندن خرده سنگهای فیروزه درون آن است.
معمولا فیروزهکاران با چسباندن یک ردیف فیروزه در بالا و یک ردیف سنگ در پایین بخش مورد نظر، آغاز به کار میکنند و سپس بین آن را با تکههای فیروزهای که با پنس یا انبر ظریف برمیدارند، یکی یکی و به طور منظم میپوشانند. فیروزهها بهتر است از پهنترین طرف خود بروی لاک مذاب قرار بگیرند که بعد از ساب خوردن، کمترین فاصله را با هم داشته باشند. به همین دلیل است که دانهبندی سنگهای فیروزه قبل از شروع کار اهمیت دارد.
کار فیروزه نشانی، کار بسیار ظریفیست و به دقت و مهارت بسیار نیاز دارد. هر چه فاصلهی سنگها از هم کمتر باشد و قطعات فیروزه منظمتر در کنار هم نصب شده باشند، اثر نهایی زیباتر و چشمگیرتر خواهد بود و کار دارای ارزش هنری بیشتری است.
بعد از پوشیده شدن سطح کار با سنگ فیروزه، حرارت را با وسیلهای مانند چراغ الکلی تا 40 درجهی سانتیگراد بالا میبرند و کمی دیگر پودر لاک روی سنگها میپاشند تا فضای احتمالی بین سنگها را پر کند. اگر جایی فاصلهها زیاد بودند، سعی میشود با اضافه کردن سنگهای ریزتر، آن فاصله را از بین ببرند.
سپس با دست فیروزهها را روی سطح کار فشار میدهند تا به خوبی به آن بچسبند. بعد از سرد شدن شیء، قسمتهای لاک خورده، سفت شده و سنگها را کاملا در بر میگیرد. این، زمانیست که برای به دست آوردن سطحی صاف و یک دست، بخشهای فیروزهکوبی شده را با سنگ سمباده، آب ساب میکنند تا سطح کاملا صیقلی شود و حاصل کار، درخشش فیروزهای رنگ سنگها را در زمینهی قهوهای مایل به سیاه، به خوبی نمایان سازد.
یکدست شدن سطح فیروزهها علاوه بر زیبایی، از کنده شدن آنها از روی سطح هم جلوگیری میکند و استحکام بیشتری به بخش فیروزهکوبی شده میبخشد. زمان سمباده زدن سطح شیء باید مراقب بود که هیچ بخشی از آن زیاد ساییده نشود، چرا که این کار باعث گود شدن قسمتی از بدنه میشود و جلوهی زیبای اثر را از بین خواهد برد.
پس از این که این مرحله به اتمام رسید، اگر احیانا در سطح کار ایرادی مشاهده شد، شیء را مجددا حرارت داده و با سنگهای ریز و پودر لاک آن را مرمت میکنند و مجددا برای صیقلی کردن دوبارهی سطح، آن را سمباده میزنند. گاه نیز ممکن است پس از پایان کار فیروزهای از سطح بدنه جدا شود و سنگ مناسب برای ترمیم در دسترس نباشد، در این مواقع مرمت اثر با نوعی بتونهی فیروزهای رنگ که از مِل و اندکی رنگ لاجوردی به دست آمده، انجام میشود و کار در نهایت سمباده میخورد
مرحلهی سوم- پرداخت کاری
بعد از نشاندن فیروزهها بر روی سطح مورد نظر با کمک لاک گردویی و تثبیت آن، نوبت به مرحلهی نهایی کار میشود که بهترین جلوه را به اثر میبخشد. آخرین مرحله، پرداختکاری است که در دو مرحله انجام میگیرد.
در مرحلهی اول، قسمتهای فلزی بدنهی اثر که در حین فیروزهکوبی کدر و تیرهرنگ شده، با ابزارهای دستی یا تیغهی چرخکاری ساییده و لکهها را از روی آن میزدایند و فلز را با پولیش دادن شفاف و صیقلی میکنند تا بهترین جلوهی درخشان خود را پیدا کند. اگر فلز مورد استفاده مس باشد، برای این که به سادگی در مجاورت هوا اکسید نشده و جلوهی خود را از دست ندهد، آن را با لایهی نازکی از پلیاستر پولیش میکنند.
مرحلهی دوم مربوط به پرداخت بخش فیروزهکوبی شدهی اثر است. پس از این که بخشهای فلزی در کارگاه زرگری یا چرخکاری صیقل خورد، اثر را به کارگاه فیروزهکوبی باز میگردانند تا بخش فیروزهنشان شده با روغنهایی مانند روغن زیتون یا روغن کنجد صیقل یابد و شفاف و درخشان شود. در تماس با روغن، فیروزه بهترین رنگ و درخشش خود را به دست میآورد.
به عنوان پوششی برای حفاظت از فیروزهها، گاه از پلیاستر استفاده میکنند که لایهای شیشهای و شفاف روی بخش فیروزهکوبی شدهی اثر پدید آورده و از آسیب رسیدن به آن جلوگیری میکند؛ با این حال برخی آثار فیروزهکوب را بدون پلیاستر میپسندند و مرحلهی پرداخت را، به عنوان آخرین مرحلهی انجام کارشان محسوب میکنند.
پرداخت کاری اثر در انتها، در کیفیت نهایی آن بسیار مهم است، چرا که یک محصول فیروزهکوب باید دارای سطوح براق و تمیز فلزی، و همچنین سطح فیروزهنشان شدهی شفاف، درخشان، یکدست و زیبا باشد.
هنر فیروزهکوبی مانند بسیاری دیگر از هنرها، جنبهی تزیینی و تجملی دارد و بر ارزش محصولات کاربردی فلزی، مانند قندان، گلابپاش، گلدان، کاسه، جام، شیرینیخوری، زیورآلات و … اضافه میکند و به آن جلوهای بیبدیل میبخشد. چسباندن خردههای سنگ فیروزه امروز بر سطوحی چون پارچه، آینه و چوب هم رواج پیدا کرده و آثار هنری فاخری با استفاده از این تکنیک تولید میشود که مورد پسند و استقبال بسیار قرار گرفته است.
قیمت نهایی محصولات فیروزهکوبی شده، به بسیاری موارد بستگی دارد، از جمله جنس ظرف یا شیء زیرساخت، اندازهی ظرف، قدمت اثر، محبوبیت محصول در بازار، میزان کار انجام شده روی اثر، فاصلهی سنگها از هم و اندازهی آنها، اندازهی سطح فیروزهکوبی شده، پلیاستر داشتن یا نداشتن محصول، میزان لاک به کار برده شده در آن، و …
محصولات فیروزهکوب در حال حاضر بیشتر در کارگاههای شهر اصفهان تولید میشوند و تنوع بالایی از این محصول در بازار اصفهان وجود دارد. هرچند صنعتگران شاغل در این رشته پر تعداد نیستند، اما اخیرا با مطرح شدن این هنر به عنوان روشی برای کسب درآمد، حتی در خانه، بسیاری به تولید این اثر در اقصی نقاط کشور روی آورده و در بازار یا از طریق اینترنت آثار خود را به فروش میرسانند. از این لحاظ، خرید اثر فیروزهکوبی شده از مراکز و سایتهای معتبر فروش صنایع دستی، کیفیت و ماندگاری اثر را تضمین میکند.
اکسسوری و کراوات اشهن _ فیروزه کوبی _ فیروزه نیشابور _ حمیدرضا برازنده مدیر فروشگاه اکسسوری _ حمیدرضا برازنده مدیر فروشگاه اکسسوری